|
لحظه هاي ما براي هو ღ اززیبایی های زندگی خانواده ای مینویسم که به دنبال خوشبختی اند
|
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی خوشحالم که حس و حال روزهای مجردیمو پیدا کردم روزایی که پر بودم از شور و نشاط پر از حس و حال عاشقانه!روزایی که وقتی از تصورات عاشقانه م برای دوستام میگفتن میخندیدن و میگفتن اینا رویاست زندگی واقعی توش اینا نیست.روزایی که تو ذهنم یکی برام شعر میخوند و من روی جدول پیاده رو راه میرفتم و میخندیدم!من براش شمع روشن میکردمو اون عاشقانه منو تو بغلش میگرفت و نوازشم میکرد و از عشقش برام میگفت.روزایی که باهم حباب کفی درست کنیم فوتش کنیمو آرزوهای قشنگ کنیم.....روزایی که اصلا ولش....مرد من خیلی بزرگتر از اون حرفا بود که برام شعر عاشقانه بخونه و من رو لبه جدول راه برمو براش بخندم!......خیلی بزرگتر از اون حرفا که تو ساحل قلب بکشم و دعوتش کنم تو ساحل قلبیم و دوتایی توش حرف عاشقانه بزنیم!اصلا واقعا همچین زن و شوهرایی هستن که بشینن حرف عاشقانه بزنن یا این فقط تصور دوران مجردیم بود؟.......الآن تو همون قلب كنار ساحل میشینیم اما حرف اصليمون دوست داشتن خودمون نیست! من دوسش دارم و مطمئنم اونم منو دوست داره!اما از تنها چیزی که مطمئن نیستیم دوست داشتن صاحب قلوبه....حرفای عاشقانه ما تو فضای عاشقانه تو اون قلب کنار ساحل چیزی بجز اون نیست و چقدر خوبه که مرد من اینقدر بزرگه!دوتايي باهم ميريم پارك و دستامونو بهم ميديم و قدم ميزنيم رو صندلي كنار هم ميشينيم و بهم تكيه ميديم عاشقانه حرف ميزنيم اما نه از عشق زميني! از عاشق شدن از عاشقي كردن.از عشاق و مسلك عشاق و.....و اين يعني خود زندگي! زندگي اي بدون ركود زندگي اي كه تو اين چند سال ازدواج پر بوده از لحظه هاي قشنگ فرار از نفس و شيطان و همين گرما بخش رابطه من و او بوده...هو خورشید خانه ما بود! با هم بودن ما هم دوساله شد خداروشکر....نمیدونم چرا اما گویا سالهاست کنار همدیگه داریم زندگی میکنیم!صبح روز سالروز یکی شدنمون همسری از در اومد تو خونه و شروع کرد به صدا کردن من و خودش قایم شد و در رو از پشت روم بست...من از این ور جیغ میزدم و اون از پشت در جیغ میزد و شعر می خوند: سالگرد ازدواجمون مبارک برات کادو خریدم بهت نشون نمیدم... بعد دقایقی قایم باشک بازی به کادوی دومین سالگردمون رسیدیم!یه قهوه جوش مقداری قهوه و یه شکلات عاشق تقدیم شد به یه خانوم خابالویی که مدتی هست تصمیم گرفته بعد نماز صبح نخوابه و عشقش الان هر روز با درست کردن یه فنجون قهوه بيدار نگه اش ميداره. منم صبح اونروز درس و مشقمو گذاشتم کنار و رفتم تو آشپزخونه و شروع کردم به پختن يه کیک خوشمزه با طعم قهوه و دو تا جام ژله قلبی و یه شام خوشمزه و شب قبل از اینکه همسری بیاد خونه میز شام و میز دسرمو چیدم و یه لباس عروس عروسکی خوشگل هم پوشیدم و یه مو مصنوعی بلوند بلند هم كه برای اون شب از چند ماه قبل خریده بودم چاشنيش كردم و منتظر شدم همسری از استخر بیاد...ديگه زياد حرف نميزنم و فقط عكسهاي اونشب رو ميذارم...اين از ميز شام مون نماي شماره 1 و 2 و 3.اينم ميز دسر هامون نماي شماره 1 و2 كه در نماي شماره۲ گل هامو از داخل آلبوم عكسهاي عقدمون آويزون كردم تا خشك شن..اينم ريسه هاي قلبي شكلم كه تو شب خيلي قشنگن و مسير پله هاي آپارتمان تا در ورودي خونه رو باهاش تزيين كردم.اينم كادوي من به همسري باضافه يه كادوي رمانتيك كه هميشه ضميمه اكثر كادوهاي منه.اينم كارت پستال بوسه امسالمون واينم داخل كارت پستالم كه واقعا فوق العاده شد و كار قشنگيه.
شماره 1 محيط كار من در حال ساخت قاب عکس عاشقانه مون و عكس شماره 2 . . لینک آموزش کارت پستال بوسه. لینک آموزش ژله قلبی. برچسبها: سالگرد ازدواج, هدیه, عکس, هدیه عاشقانه [ جمعه بیست و ششم مهر ۱۳۹۲ ] [ 22:52 ] [ از نسل او ]
[ ]
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل بهارو خیلی دوست دارم چون پر از انرزیه مثبته و ایده های قشنگ.... تو این فصل توی هر شهر و توی باغچه اکثر خونه ها گلهای رز و محمدی به وفور پیدا میشه گلهایی که میشه باهاش یه ضیافت عاشقونه بهاری گرفت... من همیشه گلهای بهاری رو جمع میکنم خشکشون میکنمو توی شیشه یا نایلون نگه داری میکنم اینجوری* تا یه جاهایی ازشون استفاده کنم....مثلا باهاش یه شب رمانتیک درست کنم اینجوری یا اینجوری یا باهاشون یه کادوی بهاری بدم اینشکلی......یا به کمکش فضای خونه رو از کسلی دربیارمو رو زمین باهاشون بنویسم آی لاو یو اینجوری .....البته این گلا مصنوعیه ها.میشه با گلبرگای طبیعی هم نوشت "آی لاو یو" عکسشو بعدا میذارم براتون اگه بشه.و یا حتی با گلای طبیعی زنده یا خشک شده اینکارو کرد ...یا بریزمشون روی میز ناهار یا شام یا میز خوردنیهامون اینشکلی یا اینشکلی. . . . . اینم ایده بهاری همسر ما در سال گذشته. برچسبها: ایده عاشقانه, هدیه عاشقانه [ دوشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ 23:44 ] [ از نسل او ]
[ ]
[ دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۱ ] [ 19:24 ] [ از نسل او ]
[ ]
یا حبیب..
یکی از کادوهای روز سالگرد ازدواجمون که به همسرم دادم اینه ... یادمه چند سال پیش یه عکس دیده بودم که ی دختر و پسر یکدست ازین تیشرتا پوشیده بودن و داشتن غروب آفتابو باهم نگاه میکردند.ازون موقع این ایده تو سرم بود که همچین چیزی برای خودمو عشقم درست کنم...خواستم بدم برام طرح چاپ کنن رو لباس اما طرحی که اونا چاپ میکردن هم کوچیک بود و هم هزینه ش برا من کمی بالا بود.۱۸ تومن هر تیشرت.رو هم میشد ۳۶ تومن.در نتیجه تصمیم گرفتم برم تیشرتشو جدا بخرم از جنس خوب و خودم رنگش کنم رفتم سراغ رنگ روی پارچه که با شکست مواجه شدم دو نفر باید کنار هم بایستند تا این قلبش کامل بشه اینشکلی....من اینکارو روی تیشرت مشکی ساده ی ساده در سایز لارج و ایکس لارج کار کردم..میشه رو سفید هم کار کرد.سفیدو بنا به دلایل خاص انتخاب نکردم.میشه خیلی کارهای دیگه هم انجام داد مثلا میشه بجا قلب حرف اول اسمامون رو وسط تیشرت برجسته کار میکردم و بجا قلب علامت(+) میذاشتم.و این بعلاوه با در کنار هم قرار گرفتن کامل میشد و خیلی ایده های دیگه... میشه این دست لباسارو مناسبتی پوشید.. بعدا نوشت:جدیدا ها آقا ی همسر قلب رو تیشرت رو کندن و به عنوان تک پوش در خارج از منزل استفاده میکنن! برچسبها: ایده عاشقانه, سالگرد ازدواج, عکس, هدیه عاشقانه [ یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۱ ] [ 15:19 ] [ از نسل او ]
[ ]
به نام خداوند پیونددهنده قلوب
سالگرد یکی شدنمون مبـــــــــــــــــــــــــــــــارک عزیزم ! یعنی میشه یروز بیاد که امام زمانو تو خونمون دعوت کنیم و بهش بگیم آقا خوش آمدی به سالگرد یکی شدنمان!من برای جشن سالگرد مون هیچ مهونی نمیخوام جز خود آقا.دوست دارم خودم بهشون کیک و شربت بدم!بچه هامون برن بغل آقا بازی کنن!آره؟!چیکار کردیم که موندیم بی سرپرست؟!یعنی اونروز میاد که ما خودمونو از یتیمی نجات بدیم؟!کی قراره اونروز برسه همسرم کِی؟!چرا نمیبینیمش؟کی خدا مهر انسان بودنو بهم میزنه!کی خدا بهم میگه حالا انسان شدی حالا میتونی سرپرستتو ببینی؟!کی سالگرد با امام زمان یکی شدنمان را جشن میگیریم؟! دوست دارم یروز امامم بهم شیرنی بده و بگه:تبریک.سالگرد یکی شدنتان با ما مبارک.الان شدی از نسل ما! . . این کارت پستالی که میبینین خودم درستش کردم اون دوتا هم ماییم که شب میلاد امام رضا علیه السلام در حرم خواهر شون پیوند مودت رو بستیم.مجبور شدم چهره دامادو کمی سانسور کنم.ی جانماز سفره عقدمون بود و ی قرآن تو دستمون.این گلم چون عین دسته گل عروسیم بود در کنار عکسم جاش دادم. شرح اتفاقات وهدایای این روز در پست های آتی. یادمه یکی از دوستان ازم خواسته بود درباره خودسازی هم بنویسم.از اين به بعد ي بخش جديد اضافه ميشه به اين وبلاگ به اسم انسان ناب !و در اون بخش از نكته هاي ظريف خود سازي گفته ميشه كه من من من خودم به تذكرش نياز دارم انسان ناب ۱ در ادامه مطلب... برچسبها: سالگرد ازدواج, عکس, امام زمان, انسان ناب ادامه مطلب [ دوشنبه هفدهم مهر ۱۳۹۱ ] [ 10:14 ] [ از نسل او ]
[ ]
بسم الله الرحمن الرحیم
کپسول عشق یروز تو اینترنت چشمم افتاد به فروش اینترنتی کپسول عشق!اینقدر ازش خوشم اومد.و ازونجایی که دوست دارم برای دادن هدیه به همسرم زحمت بکشم و البته خرید اینترنتی رو اصلا دوست ندارم تصمیم گرفتم خودم یه همچین چیزی رو درست کنم.نمیدونم ولی وقتی مثلا ی کارت پستالو خودم درست میکنمو بهش میدم نسبت به اینکه آماده بخرم بیشتر بهم مزه میده و با عشق بیشتری هدیه رو میدم چون درصد حسیش بالاتره. طرز تهیه و عکس در ادامه مطلب برچسبها: ایده عاشقانه, هدیه عاشقانه, عکس ادامه مطلب [ یکشنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۱ ] [ 11:30 ] [ از نسل او ]
[ ]
بسم الله الرحمن الرحیم
از بیرون میاد خونه .کیفشو میذاره رو پاهاشو صدام میکنه...****م؟ من: جااانم؟!جاانم عزیزم!؟ میرم کنارش میشینم... همسرم:برات جایزه گرفتم من:نهههه؟!.........جایزه رو از دستش میگیرمو یه کوچولو فشارش میدمو اینشکلی میشم همسرم: بازش میکنم.....یه قلبه که روش نوشته دوستت دارم من:.وااااااااااااای واااااااااااااای عجیــــــــجم من همیشه آرزو داشتم یدونه ازینا همسرم بهم هدیه بده.خب منـــــــــــــــــــــم دوســــــــت دارم فدات شم.قلبو میذارم روی قلبشو ازش عکس میگیرم. همسرم:میدونم کمه! اما الان بضاعتم بیشتر از این نبود دوست داشتم بهت هدیه بدم. رزق معنوی: پیامبر اکرم(ص):به یکدیگر هدیه دهید٬زیرا هدیه کدورتها رو از بین میبرد. برچسبها: ایده عاشقانه, هدیه عاشقانه, عکس [ سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 6:7 ] [ از نسل او ]
[ ]
بسم رب النور
یادش بخیر عید سال ۹۱ بود رو تشک خودمون این ۳۶ تا شمع رو چینده بودمو کادوتو تو اون روسری ساتن قرمزه پیچش داده بودم با ۷ تا شاخه گل رز قرمز!اینم لینک عکسش برچسبها: ایده عاشقانه, عید نوروز, هدیه عاشقانه, عکس [ شنبه هفدهم تیر ۱۳۹۱ ] [ 15:58 ] [ از نسل او ]
[ ]
به نام خدای عاشق
میگه چشاتو ببند...چشامو میبندم ....میگه باز کن.....باز میکنم و با این هدیه روبرو میشم....۳ عدد کاغذ روغنی رنگیه که با زحمت فرااواااااااااااان با شیوه تقارن قلب قلب ارش در اورده و این قلبارو با حوصله فراوان به شکل *****"م" دوست دارم! روی کاغذ مشکی چسبونده.إسممو سانسور کردم و فقط لفظ "دوست دارم" را اینجا گذاشتم. این فکر کنم اولین کادوی همسری در این سبک به من باشه.برا همین عاااااااااشقشم.عزیزم فکر کن با اون دستاش نشسته برای من اینارو درست کرده!چه حوصله ای!!برام واقعا ارزشمنده میخوام قابش بگیرم بذارم تو اتاق خوابمون خاطره:صبح روزی که همسرم میخواسته از شهر خودشون بیان شهر ما داشته اینا رو میساخته که باباش میاد میگن:اینکارا چیه؟ببین ببین تروخدا داره چه کارا میکنه.............من باب همین بچه مون به قول خودش عجله عجله ای اینو درست میکنه تا نفر بعدی بهش چیزی نگفته........بهش میگم میخوام قابش کنم.... میگه إإإإإ نه!بذار یکی خوشکلترشو برات درست میکنم این خراب شد!! برچسبها: ایده عاشقانه, هدیه عاشقانه, عکس [ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ 17:7 ] [ از نسل او ]
[ ]
به نام خداوند خالق! یادش بخیر به مناسبت جشن تولد ۲۶ سالگیت ۲۶ تا شاخه گل رز آبی فیروزه ای که دوسداری برات سفارش داده بودم!یادته؟اینم عکسش برچسبها: ایده عاشقانه, هدیه عاشقانه, عکس, تولد ادامه مطلب [ سه شنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۰ ] [ 1:3 ] [ از نسل او ]
[ ]
|
|
| [قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |